Mind-Games Forever

playing the

Mind-Games Forever

playing the

چند خط درباره مصرف گرایی

امروز گوشی ام که تابستان 2016 خریده بودم شکست. کاملا نابود شد. ولی زیاد ناراحت نشدم. چه نیازی دارم به آن؟ آن همه اطلاعات و عکس اگر هم نباشند مهم نیست. همیشه اگر خیلی لازم بود می شود از دیگران آن ها را درخواست کرد. چه نیازی دارم به هزار عکس از خودم. در صورتیکه که دو سه تا برای ثبت خاطرات کافی است. دنیای آنالوگ از این حیث خیلی بهتر بود. کلا 36 بار می توانستی عکس بیاندازی و چه استفاده بهینه ای و به موقعی از این فرصت ها می کردی. عکس گرفتن برای هر لحظه و هر مکان نبود. فقط برای رویدادهای خاص و صحنه های مهم بود. این طوری عکسی که فلان روز در فلان ساعت در فلان جا گرفته بودی می شد یک غنیمت و هزار خاطره را با آن مرور می کردی. الان هر لحظه که بخواهی می توانی از هرچیزی عکس بگیری. عجیب است. دنیای مدرن دوست دارد از همه چیز زیاد داشته باشد. از هر کالایی هزاران عدد باید داشته باشی. هزار عکس از خودت، هزار پالتو، هزار تیشرت، هزار کفش، هزار گوشی، هزار ... و از همه مهم تر جدیدترین و به روزترین آن! 

بنابر این فلسفه، تمام کالاهایی که تولید می کنند همه بنجل و یک بار مصرف است. برای اینکه زود خراب و کهنه و قدیمی و از دور خارج شود تا دوباره همان را بخری. به تو می گوید که این ورژن آپدیت شده است و تو هم با تمام وجود و با اشتیاقی بزرگ ورژن "جدید" را به گران ترین قیمت می خری. می بینی که این تحفه تنها شاید چند تغیر ظریف و ریز به آن  اضافه شده همین. ولی با این وجود با ذوق فراوان می پذیری و بر دیده ی منت می گذاری. آن ها غول های "متقاعدکننده" هستند. می دانند چگونه ذهنت را مدیریت کنند که تو با کمال میل هر آنچه آن ها بخواهند اجرا کنی. القا کردن اینکه تو به چه چیزی نیاز داری تخصص آن هاست. حال آنکه حقیقت این است که تو به هیچ کدام این ها کوچک ترین نیازی نداری. چند روز که بدون گوشی و لباس و وسایل اضافه زندگی کنی می بینی که تمام این احساس نیاز در ذهن تو بوده است و در واقعیت به آن نیازی نداری. 

جالب ترین نکته در این سیستم این است که اگر خودت را مطابق روز آپدیت نکنی، به تدریج کاملاً حذف می شوی. 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد