این همه قند را از کجا می آوری؟ بلند بالا
دهانت چطور این همه خوش صدا شد
گلویت چگونه انقدر شیرین؟
بگو کجا خوابت می برد زیبا؟
بال کدام فرشته در آغوشت میکشد؟
شازده ی خندان من
با آن پیرهن سفید خوشبو
بالای کدام قلعه خانه داری؟
هر صبح کدام منظره های آبی را می نگری؟
کدام رویای طلاییت را در بر می گیری؟
لبخند شکرینت قلب کدام الهه ها را می دزدد؟
چشمان روی کدام دشت های سبز خیره می شود؟
بگو ای شازده ی کوچک
کی به سیاره من می آیی؟
هر جاده ای آرزوی گام های تو دارد
هر روباهکی آرزوی رام شدن با تو دارد
رامم کن
یادم بده
چگونه دوستت بدارم
چگونه بخندانمت
چگونه دوستت شوم
زیر ستاره ها به قصه هایت گوش کنم
بیدارم کن
توی آینه نگاهم کن
دستم را بگیر
توی یک صبح مخملی
مستم کن با بوسه ات...حواسم را پرت کن صدایم بزن
جایم بگذار توی سرزمین عجایبت
بعد به دنبالم بیا
بگذار به سرزمین عجایب خودم ببرمت
بگویم چیزی که نشنیده ای
نشانت دهم چیزی که ندیده ای
بشناسمت چیزی که نمی دانستی
آشنای دنیایم شو
آشنای تمام دنیای من شو