خیلی عجیب است: بعضی آدم ها آنقدر قیافه شان زشت است که اشتهایت را کور می کنند. این زشتی لزوما زیبایی شناختی نیست. شما می توانید یک مدل ویکتوریا سیکرت را هم ببینید و به نظرتان زشت باشد.
نمی دانم دقیقا این زشتی فقط در ظاهر است؟ دوست دارم این طور فکر کنم که نه! زشتی در باطن هم هست یعنی رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون.
جایی می خواندم که انسان ها با گذر عمر، بیشتر و بیشتر قیافه و ظاهرشان شبیه درونیات شان می شود. یعنی اگر آدم بداخلاق و بداندیشی باشی، رفته رفته قیافه ت هم شبیه اخلاقت می شود. بالعکس دیده ایم پیرمردها و پیرزن هایی که با هزاران چین و چروک هنوز هم دلنشین هستند.
این امر به کنار، گاهی بعضی آدم ها هم هستند که همان بار اول که می بینیشان هیچ حس خوبی بهشان نداری بدون دلیل و بدون اینکه بدانی چرا. حالا این شخص می تواند زشت یا زیبا (از منظر زیبایی شناختی) باشد، همان اول می فهمی که نسبت به این شخص حس خوبی نداری. این هم خیلی عجیب است. ذهن آدم انقدر پیچیده است که گاهی برای ما اتوماتیک تصمیم می گیرد که از فلان شخص خوشمان بیاید یا نیاید... حتما بخش زیادی از این قضاوت های سریع بر طبق تجربه های ریز و درشت ما خصوصا از دوران کودکی شکل گرفته اند ولی اینکه تا چه حد درست هستند... این حس شامّه که به ما می گوید فلان آدم قابل اعتماد نیست یا هست... نمی دانم تا چه حد می توان به این حس ها اعتماد کرد.