Mind-Games Forever

playing the

Mind-Games Forever

playing the

امروز محمد آمد گفت دیشب خوابت را دیدم. گفتم چه خوابی؟ گفت : « دو تا گل قشنگ در دست هات داشتی، یکی این دست یکی آن دست، پرسیدم این گل ها را برای چی می خوای؟ جواب دادی یک هتل چند طبقه زدم همین بغل ، می خوام با اینا تزئینش کنم. خیلی قشنگ خیلی قشنگ »

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد