امروز اصلا مثل جمعه نبود انگار دوشنبه بود مثلا. خاطره ها کم کم محو میشن. راهی نیست. همه چیز سمت جلو میره و راه برگشتی نیست.
دوستان زیادی از دست داده ام. آدمها آمده اند و رفته اند تند تند. منم نگاه کردم.
نسبت به چند ماه پیش جایگاه بهتری دارم از نظر خودم. کاراییم رفته بالاتر. وقت برای تلف کردن نمونده. تمام وقتام تموم شده. حالا وقت کاشتنه. باید بکارم تا فردا درو کنم.