الان احساس خوبی دارم چون دیشب خواب تو را دیدم. برگشته بودی آمده بودی خانه ما چقدر حرف برای گفتن داشتیم. وقت زیاد داشتیم. رنگ هایت توی خواب به همان قشنگی بودند. انگار تمام شده بود دوره تنگی و بی آزادی. چه عجیب آمدنت به خوابم روز من را میسازد.
باز هم تشریف بیاور.